خیلی از  اطرافیان و افرادی که ما می شناسیم معتقدند بازی های رایانه ای  نوعی وقت تلف کردن هستند. آنها معمولاً می گویند بازی کردند یک سرگرمی کودکانه است که منجر به خشونت و تنش بالا در افراد می شود و چاقی را پدید می آورد. اگر این اتهامات درست بود با جمعیت گیمرانی که طی دهه ی گذشته روز به روز در حال افزایش است مطمئناً تا به امروز انسانیت مرده بود و تمام  انسان ها به چاقالو های خشمگین تبدیل می شدند!  به همین دلیل به نظر نمی آید زمانی این اتفاق به وقوع بپیوند. لذا در زندگی  نوع دیگری از این ویروس های مشابه در حال افزایش هستند که قصد نابود کردن ما را دارند. و تشنه ی خون ما هستند. درست فهمیدید منظور من زامبی ها هستند.

این روز ها زامبی ها طرفداران خاص به خود را دارند و تا به امروز بازیهای بی شماری ساخته  و پرداخته شده اند که درونمایه ی زامبی کشی دارند. و  تاکنون نمیدانم از چیست که همه ی ما از قتل عام و تکه پاره کردن این موجودات لذت می بریم و ساعات زیادی از وقت خود را صرف بازی کردن اینگونه ژانر ها می گذرانیم. مطمئناً تمام زحمات ما به هدر خواهد رفت اگر ما از بازی که انجام می دهیم چیزی یاد نگیریم. منظور من  این است که وقتی  همچنین اتفاقی افتاد  آیا شما دوست دارید زنده زنده خورده شوید و  یا  به عذاب آورترین گونه ای  که تصورش ممکن است جان بدهید؟ من که فکر نمی کنم. به خاطر همین در اینجا به معرفی بازی هایی می پردازیم که به ما چیزهایی را یاد بدهند تا اگر یک روز زامبی ها به ما حمله کرد بتوانیم با آنها مقابله کنیم. خدا را چه دیدی شاید همین فردا لشکری از زامبی ها به شهرمان یورش بردند!!!

۱-یا گروهی کار کنید یا به بدترین وجه کشته شوید.( الگوها: Left 4 Dead, RE: Operation Raccoon City)

Resident Evil Operation Raccon City

هر کسی که سری محبوب left 4 dead را بازی کرده است یقیناً می داند که کار گروهی چه نقش حیاتی در برای زنده ماندن در برابر زوامبی( جمع مکسر زامبی)!! را دارد.  اگر یک نفر به هر نحوی حواسش پرت شود، نظم تیم را بهم بزنن یا وظیفه ای که به او محول شده است را فراموش کند، تمام تیم را به فنا داده است. کار گروهی خوب این است که شما هوای هم تیمی های خود را داشته باشید و به اصطلاح کاور دهی خوبی داشته باشید. و مواقعی نیز که زخمی شده اند به کمک آنها بشتابید. یا اگر حتی نیاز است برای منفعت تیم خود را قربانی کنید. بازی رزیدنت اویل عملیات شهر راکون گرچه محصولی در خور این عنوان پر آوازه و مفتخر نبود اما چیزهای زیادی را به ما آموخت. در این بازی ترکیبی از افراد نظامی تعلیم دیده را مشاهده خواهید کرد و می بینید که چگونه به عنوان یک سرباز با مهارت بالا با این زامبی ها روبرو می شوید.

۲-انتظار غیر منتظره ها را داشته باشید(الگو: Resident Evil)

همانطور که در این فرنچایز پرطرفدار مشاهده می کنیم تنها دغدغه ی ما زامبی ها نیستند. بلکه  حواستان باید به افرادی که مبتلا به ویروس های ناشناخته و جهشی هستند نیز باشد. درست در لحظه ای که اصلاً انتظارش را ندارید ،یک لحظه متوجه می شوید توسط یک لشکر خون آشام محاصره شده اید و تنها راه حل مقابله ی رو در رو با آنها است که این تمام ماجرا نیست. زیرا همین مرده ها دوباره بر پا می خیزند و روز از نو روزی از نو.

۳-هر چیزی که می بینید یک اسلحه است(الگو ها Dead island, Dead rising)

Dead Island 2

در این بازی ها بازیکن قادر است انواع و اقسام بیشماری از سلاح ها را مورد استفاده قرار دهد( از تفنگ بگیر تا ساتور و چماق و هر چیز سخت دیگر). این بازی ها به ما می آموزند گرچه سلاح های گرم وسایل خوبی برای مقابله با زامبی ها هستند ولی همیشه در دسترس نیستند و گاهی شما مجبور هستید دست به دامن بیل و کلنگ و از این جور چیزها شوید. این بازی ها همچنین به ما می آموزند که برای زنده ماندن علاوه بر غذا و آب نیاز به چسب زخم، باند یا جعبه ی کمک های اولیه نیز می باشد.

.

۴-ترسو ها جایی ندارند(الگو : Rise of nightmares)

rise of nightmares

ممکن است در ابتدا بگویید خوب در تمام بازی های این قانون حمکمفرماست. اما اگر rise of nightmare چیزی به ما یاد داشته باشد بی گمان همین موضوع است که وقتی با زامبی ها روبرو می شویم چگونه کنترل خود را حفظ نماییم.این بازی به ما یاد می دهد حتی کسانی که جنگجویان قدرتمندی هستند و  ادعای شجاعت دارند، وقتی با این موجودات زشت و بدترکیب مواجه می شوند  چگونه گریه کنان به آغوش گرم مادرشان پناه می برند!

۵-مرگ یا زندگی در دستان توست(الگو:The Walking Dead)

The Walking Dead

بازی واکینگ دد( یا به قول ایرانی ها «مردگان متحرک!») به ما می آموزد که چگونه در مواقع سخت باید تصمیم گرفت. چه موقع و چه کسانی را باید نجات داد و چه موقع و چه کسانی را باید قربانی دیگر اعضای گروه کرد. مردگان متحرک به ما می آموزد که وقتی می رسد که دیگر جای فراری نیست و باید بین بد و بدتر یکی را انتخاب کرد چه کار به صلاح شما و دوستانتان است و چه کار جان آنان را به خطر می اندازد. پس همیشه یادتان باشد که  تصمیم شما ممکن است ارزش مرگ و یا زندگی یک نفر را داشته باشد.

 این تنها مثال های کوچکی از بازی هایی بود که به ما یاد می دادند چگونه با دشمنان و متجاوزانی که به حریم شخصی ما وارد می شوند مواجهه شویم. بله بازی ها فقط برای سرگرمی نیستند. آنها می خواهند با ما حرف بزنند ما را نصیحت کنند و راه درست را به ما نشان دهند.

قصد من از این مقاله علاوه بر معرفی تعدادی بازی کم نظیر و مفید در این سبک،  باز کردن چشممان  از حقایقی است که پیرامونمان اتفاق می افتد و ما بی تفاوت از کنار آن ها رد می شویم.بیایید از بُعد دیگری به این مسائل بنگریم. ما به عنوان یک گیمر روزانه اوقاتی از وقت گرانبهای خود را صرف پرداختن به بازی های رایانه ای و سرگرم شدن با آنها می گذرانیم. سالانه هزینه های کلانی توسط شرکت های کوچک و بزرگ بازی سازی صرف ساختن این نوع محصولات می شوند به گونه ای که بازی های رایانه ای امروزه نقش بزرگی در پر کردن اوقات فراغت جوانان و نوجوان بازی می کنند. به همین دلیل است که همین بازی های به ظاهر ساده و کم اهمیت امروزه تبدیل به دغدغه ی بسیاری از والدین، مسئولین و یا افراد دلسوز جامعه شده اند

 اما به راستی ما چه توشه ای را از بازی کردن این نوع بازی ها برای خود جمع آوری کرده ایم و اگر واقعاً اتفاقاتی که در بازی ها خود را غرق در آن می کنیم اتفاق بیفتد چه کاری خواهیم کرد؟ آیا همان کاری را خواهیم کرد که در بازی ها انجام می دهیم یا کار دیگری؟آیا خود را برای روزی که تمام این وقایع به حقیقت بپیوندند آماده کرده ایم ؟آیا بازی هایی که انجام داده اید صرفاً برای سرگرمی بوده اند و یا هدف بزرگتر و والاتری رو از انجام  آنها داشته اید؟  کدام بازی ها نقش مهمی را در زندگی شما بازی کرده اند؟ چگونه؟؟ آیا شما در زندگی خود زامبی های واقعی را می شناسید؟

 پاسخ های خود را می توانید در همین پست کامنت کنید

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: